بی حوصله در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
بی حوصله. [ح َ / حُو ص َ ل َ / ل ِ] (ص مرکب) شتابزده. ناشکیبا. (فرهنگ فارسی معین). آنکه از کاری یا اندیشه ای زود مانده شود. (یادداشت بخط مؤلف).
بیصبر، بیطاقت، ناشکیبا،
شتابزده، نا شکیبا، بی طاقت
ناشکیبا
بی تاب
بی تاب
تنگحوصله، شتابزده، کمحوصله، ناحمول، ناشکیبا، ناصبور بیصبر، بیطاقت،
(متضاد) پرحوصله، باحوصله، افسرده، ملول، بیشکیب، ناشکیبا، ناصبور
زود سیر